۱۳۹۵ دی ۲۱, سه‌شنبه

نوشته ها و سروده هایی درباره ی "ستاره ی شباهنگ"

ستاره ی شباهنگ در فرهنگ واژه ها
ستاره ی شباهنگ = ستاره ای روشن که به وقت شام تابان شود و در بعضی اوقات از صبح طلوع کند. نوشته اند ستاره ای است که وقت شام، اول از همه ٔ ستارگان نمایان شود و آن را ستاره ٔشب کش نیز گویند - بعضی آن را ستاره ٔ شعری گفته اند (فرهنگ رشیدی) که ستاره ای روشن است که بعد از جوزا بر آید (از غیاث اللغات) - ستاره ٔ صبح و ستاره ٔ کاروان کش - ستاره ای که پیش از صبح طلوع کند (ناظم الاطباء) - ستاره ای است که نزدیک صبح طلوع کند و گاهی بعد از نصف شب و نام دیگرش ستاره ٔ صبح است (فرهنگ نظام) - ستاره ای است که پیش از سحر طلوع کند و آن را کاروان کش نیز گویند (فرهنگ جهانگیری) - ستاره ٔ شعری را گویند که مانند مرغ سحرخوان به شب، آهنگ طلوع نماید (از انجمن آرا و از آنندراج): لغت نامه ی دهخدا/ تارنمای واژه نامه‌ی پارسی ویکی
ستاره ی شباهنگ = درخشانترین ستارهٔ آسمان شب است. ستاره ی شباهنگ کمابیش از همهٔ نقاط مسکونی زمین دیده می‌ شود و در نیمکرهٔ شمالی به عنوان یک رأس مثلّث زمستانی شناخته می ‌شود. شباهنگ با ۸٫۶ سال نوری یکی از نزدیکترین ستاره‌ ها به زمین است: تارنمای ویکی‌پدیا
برخی دیگر از نام ‌های ستاره ی شباهنگ
این ستاره در اصطلاح فارسی با نام ‌های کاروان‌ کش، وَراهَنگ، روز آهنگ، شب‌ کش، خُنُک، تیر، ستاره ی صبح، ستاره ی سیر یوس و تیشتَر نیز نامیده می‌ شود. بعضی آن را "شِعرای یمانی" گفته اند. در زبان انگلیسی ستاره ی سیروس (Sirius) خوانده می ‌شود، این ستاره در پیکر آسمانی (صورت فلکی) سگ بزرگ قرار دارد به همین دلیل در زبان انگلیسی به آن "سگ ستاره"  هم می‌گویند. نام آن در سامانهٔ نام‌گذاری بایر " آلفا سگ بزرگ" است {نامگذاری بایر یک روش نامگذاری اجرام آسمانی است که بر اساس قدر ظاهری ستارگان یک صورت فلکی انجام می‌گیرد. این شیوه ی نامگذاری، به افتخار یوهان بایرآلمانی نامگذاری بایر نام گرفته ‌است}: منابع گوناگون و بسیاری از تارنماها
شگفتی‌ های ستاره ی شباهنگ
این ستاره که به خاطر درخشندگی فوق العاده‏ پادشاه ستارگان نامیده می‏شود، دارای شگفتی‌هایی است که به بعضی از آنها اشاره می‏شود: ۱ - طبق تحقیقاتی که در رصدخانه ‏های معروف دنیا به عمل آمده حرارت عظیمی که در سطح شعری حکم فرماست تا ۱۲۰ هزار درجه سانتیگراد برآورد شده، در حالی که حرارت سطح کره خورشید را فقط ۶۵۰۰ درجه می‏دانند و این تفاوت عظیم گرمای ستاره شعری را نسبت به خورشید نشان می ‏دهد. ۲- جرم مخصوص این ستاره حدود ۵۰ هزار مرتبه از آب سنگین ‏تر است یعنی وزن یک لیتر آب در آنجا معادل ۵۰ تن در کره زمین خواهد بود!، حال آنکه در میان سیارات منظومه شمسی " عطارد" که از همه سنگین تر است جرم مخصوصش ۶ برابر آب بیشتر نیست. ۳ - ستاره شعری که در قرن ما در فصل زمستان ظاهر می‏شود، در عصر منجمین قدیم مصر ظهور این کوکب با آغاز تابستان مقارن بوده، کره بسیار عظیمی است که حجم آن ۲۰ برابر کره آفتاب است، و فاصله آن از ما، نسبت به فاصله خورشید از زمین فوق العاده زیاد است، به طوری که این فاصله را یک میلیون برابر فاصله آفتاب برآورد کرده‏ اند. ۴ - شعرای یمانی ستاره‏ ای همراه دارد که از ستارگان مرموز آسمان است، اولین بار دانشمندی به نام" بسل" به وجود آن پی برد و این در سال ۱۸۴۸ میلادی بود: منابع گوناگون و بسیاری از تارنماها
ستاره ی شباهنگ در اسطوره‌ های گوناگون
در اسطوره ‌های ایرانی و زرتشتی، ستاره ی شباهنگ، ستاره ی روز آهنگ، تیشتر یا تیر (با سیاره ی تیر یا عطارد اشتباه نشود) ‌است و نماد تیشتر، ایزد و ستاره ی باران و باروری خاک شناخته می‌ شود. تیشتر، ایزدی نیرومند است که به صورت مردی شکوهمند بر گردونهٔ خود آشکار می ‌شود که هزار تیر و هزار کمان زرّین و هزار نیزه و هزار خنجر و هزار گرز فلزی دارد و زمانی به شکل گاوی بزرگ درمی ‌آید و گاهی، به شکل اسبی سفید با سم‌ های بلند، و بر " اپوش "، دیو خشکی می‌ تازد. ستاره ی نماد " اپوش ‌دیو"، قلب عقرب است که درخشان‌ترین ستاره ی صورت فلکی کژدم است. همچنین در فرهنگ عرب پیش از اسلام ستاره ی شباهنگ مورد ستایش بوده است، شباهنگ، تیشتر پهلوی یا روز آهنگ ایزدی است که یشت هشتم اوستا از آنِ اوست. بنابراین یشت، تیشتر ستاره‌ای است سپید، درخشنده و دورپیدا. او سرشت آب دارد، تواناست. او سرور همه‌ ی ستاره ‌ها است. در شایسته‌ ی ستایش و نیایش بودن همسنگ هرمزد آفریده شده است. اگر چنین نمی‌بود، پری خشکسالی همه‌جا را از میان می‌برد. اگر او را بستایند، دشمن و گردونه ‌ها و درفش‌ های ایشان و بیماری ‌ها به سرزمین ‌های آریایی وارد نخواهد شد: بخش های انگلیسی و فارسی تارنمای ویکی پدیا
ستاره ی شباهنگ در تمدن های باستان
در تمدن بین النهرین (تمدن سومر): اولین آشنایی انسان با ستاره ی شباهنگ (ستاره ی شعرا) که بصورت مکتوب وجود دارد مربوط است به دوره ی تمدن سومر که قدمتی بین پنج تا هفت هزار سال قبل دارد. این تمدن در اوج شکوفایی بطور عجیبی یکدفعه و بدون هیچ اثری نابود شده است و محققان و باستان شناسان هنوز موفق به پیدا کردن دلیلی برای توضیح نابودی این تمدن پیدا نکرده اند. در کتیبه ها و آثاری که از دوران آنها باقی مانده است، اشارات زیادی به آیین ها و اعتقاداتشان شده است و طرز تفکر آن ها نسبت به خدایان بر این باور بوده که خانه ی اصلی خدایان در آسمان و بر روی ستاره شعرا می باشد. معروف ترین کتیبه، مربوط است به داستان گیلگمش که در آن روابط بین انسان ها و خدایان و نیمه خدایان در قالب یک داستان حماسی توضیح داده شده و البته کافران امروزه، با استناد به این کتیبه ها داستان کشتی نوح و غرق شدن انسان ها در اثر آب گرفتگی زمین را جعلی و از داستان های سومری می دانند.
در تمدن ایران باستان: قبل از آنکه دین زرتشت در ایران وجود داشته باشد، تنها مظهر پرستش، ستاره شعرا بود که الهه های زیادی مانند آناهیتا ، میترا و آرمیتا برای آن کار می کردند و نمایندگانی بودند که از ستاره شعرا بر روی زمین برای هدایت و آبادانی رفت و آمد می کردند. بعد از ظهور زرتشت، خداوند یگانه به ایرانیان شناسانده شد ولی پس از گذشت مدتی دوباره سمبل های ستاره پرستی وارد دین زرتشت شد و امروزه نماد هایی مانند فروهر که نشان از ستاره پرستی دارد و از نمادهای شناخته شده سومریان می باشد و جشنی مانند جشن تیشتر که در اول تیرماه برگزار می شود به افتخار ستاره شعرا ، در دین زرتشت به چشم می خورد: تارنمای لوکس
ستاره ی شباهنگ در اسلام
وَ أَنَّهُ هُوَ رَبُّ الشِّعْرى‏ (نجم/ ۴۹)... و او پروردگار "ستاره شعرى" است. این آیه در بین آیاتی که به مسأله توحید و معاد اشاره دارد، ذکر شده است گروهى از مشركان عرب (مانند قبيله ى خزاعه) آن را مى‏ پرستيدند و اعتقاد داشتند مبدأ موجوداتى در روى زمين است. خداوند سبحان مى‏ فرماید: این ستاره، خودش مخلوق است و آفريدگار دارد شما بجای پرستش این مخلوق، آفريدگار آن را بپرستيد. در اعراب حجاز دو ستاره در آسمان است كه به نام "شعرى" ناميده مى ‏شوند: يكى در سمت "جنوب" ظاهر مى‏ شود و به همين دليل آن را "شعراى يمانى" مى‏ نامند (زيرا يمن در جنوب جزيره عربستان است) و ديگرى "شعراى شامى" نام دارد كه در جهت شمال قرار گرفته است ولى معروف همان "شعراى يمانى" است: منابع گوناگون و بسیاری از تارنماها

 ستاره ی شباهنگ در زنجیری از سروده ها
چو یک نیمه از تیره شب درگذشت / شباهنگ بر چرخ گردان بگشت
سخن گفتن آمد نهفته به راز/در خوابگه نرم کردند باز
یکی بنده شمعی معنبر به دست/ خرامان بیامد به بالین مست
پس پرده اندر یکی ماه روی
چو خورشید تابان پر از رنگ و بوی...: فردوسی
*
چو فیاض دریا درآمد به موج/ ز کام صدف در درآرد به اوج
از آن ابر کاتش در آب افکند/ زمین سایه بر آفتاب افکند
دگر باره دولت درآمد به کار/ دل دولتی با سخن گشت بار
فرو رفت شب روز روشن رسید
شباهنگ را صبح صادق دمید... : نظامی
*
چون گشت جهان را دگر احوال عیانیش/ زیرا که بگسترد خزان راز نهانیش...
خورشید بپوشید ز غم پیرهن خز/ این است همیشه سلب خوب خزانیش
بر مفرش پیروزه به شب شاه حبش را/ آسوده و پاکیزه و بلور است اوانیش
بنگر به ستاره که بتازد سپس دیو/ چون زر گدازیده که بر قیر چکانیش
مانند یکی جام یخین است شباهنگ
بزدوده به قطر سحری چرخ کیانیش... : ناصرخسرو
*
صدگونه ستاره ٔ شباهنگ
بنمود سپهر در یک اورنگ: نظامی
*
هر دم که شب آهنگ کند ز آتش مهرت/ دود دل من راه شباهنگ بگیرد
چون پرتو خورشید رخت بر قمر افتد
از عکس رخت لاله و گل رنگ بگیرد... : خواجوی کرمانی
*
ماه نو و صبح بین پیاله و باده/ عکس شباهنگ بر پیاله فتاده
روز به شب کرده‌ای به تیرگی حال/ شب به سحر کن به روشنائی باده...
بیش ز بازار می مخر که به بازار
هیچ میی نیست آب برننهاده... :خاقانی
یادداشت پایانی
 ۱ - باید یادآور شد علاوه بر "ستاره ی شباهنگ"، در اصطلاح فارسی "مرغ شباهنگ" (بلبل هزاردستان با عندلیب) نیز وجود دارد که نوشته ها و سروده های مربوط به آن جداگانه ارائه خواهد شد
۲- همانطور که اشاره شد "ستاره ی شباهنگ" در زبان انگلیسی "ستاره ی سیروس " (Sirius) نیز خوانده می شود که آن را نباید با نام سیروس هخامنشی یا کوروش (Cyrus) اشتباه کرد
.۳ - "ستاره ی سیروس " در زبان انگلیسی (Sirius) نام یکی از شراب های قرمز محصول کارخانه ی شراب سازی "شان تاکر" در کالیفرنیای امریکا نیز می باشد.
دکتر منوچهر سعادت نوری
گزیده ای از نوشتارها
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2017/01/blog-post_10.html
همین نوشتار در تارنمای ایرانیان ایرون:
http://www.iroon.com/irtn/blog/10076/
بخش های پیشین مجموعه ی یادداشت ها و نوشتارها و نامه ها