۱۳۹۷ فروردین ۹, پنجشنبه

ایرانیان در پهنه ی سرزمین نیاکان آریایی: ۸۶ -کوچ نشینان "پیش آریایی" و ایرانی تبار " سکاها"


در تاریخ ایران باستان و در پهنه ی سرزمین نیاکان آریایی، برخی از اقوام پیش آریایی و ایرانی تبار مانند تبری ها و سکاها جایگاهی ویژه داشتند. پیرامون " تبری ها " قبلا در بخش ۳۴ همین مجموعه توضیح دادیم. در این نوشتار کوچ نشینان ایرانی تبار " سکاها" را با یکدیگر بررسی و مرور می کنیم:

برخی از ویژگی های "سکاها"
★ سَکاها (به فارسی باستان: سَکَ و با نام‌های متفاوت آلان‌ها، سکیت‌ها، ماساژت‌ها) دسته‌ای از مردمان کوچ ‌نشین ایرانی‌تبار بودند که قدمتشان به پیش از هخامنشیان برمی‌گردد. آنها در درازای تاریخی از درون آسیای میانه یعنی از ترکستان چین تا دریای آرال و خود ایران و از این نواحی با فاصله ‌هایی تا رود دُن و از این رود تا رود عظیم دانوب پراکنده بودند. در بخش ‌های مختلف این صفحات وسیع و دشت‌ های پهناور نام آنها تغییر می‌کرد. سکاها، گرچه قبیله ‌های بسیاری را تشکیل دادند، ولی در دو سمت اوراسیا، پراکنده گشتند. گروهی در شرق دریای کاسپین، و گروهی در غرب دریای کاسپین. به نوشته هرودوت، سکاها خود را سکلتث می ‌نامیدند. در حالی که پارسی‌ها (مثل داریوش بزرگ)، آنها را سکا (جنگجو، نیرومند) می‌ خواندند، یونانی ‌ها آنها را پیاله به دوش، یا خانه ‌به ‌دوش می‌نامیدند. در نوشته‌های هرودوت، بقراط، ارسطو، استرابون، و بطلمیوس اطلاعاتی پراکنده و مختصر در مورد سکاها داده شده ‌است.
★ در ناحیهٔ سکانشین، در شرق، نفوذ چین در فرهنگ بدوی ناحیه غلبه داشت، و در مرکز، عناصر ایرانی بیشتر به چشم می‌خورد و در مغرب، عناصر یونانی آشکار بود. باوجود این به رغم این گرایش ‌های بیگانه، فرهنگ بدوی در سراسر ناحیه غالب بود و در آلتایی به صورت خام، و در میان «سکاهای سلطنتی» روسیهٔ جنوبی با پختگی بیشتری جلوه کرد. سکاها در زندگی عصر خود چنان عامل مهمی به‌شمار می‌ آمدند که هرودوت لازم دانست یک کتاب کامل از تاریخ بزرگ خود را به آنان اختصاص دهد. استرابون منطقهٔ دوبروجا را «سکائستان کوچک» نامید و حال آنکه سراسر نواحی جلگه واقع در شمال و شمال شرقی دریای سیاه را «سکائستان خاوری» نام گذاشت

پیوند احتمالی سکاها با اقوام  اسکاندیناوی و انگلوساکسون و سیکامبرها و اوکراینی ها
★ برخی از پژوهشگران تاریخ باستان بر این باورند که شاید بین سکاها با اقوام اسکاندیناوی و انگلوساکسون و سیکامبرها (فرانک ها یا گروهی از شاهان قدیم فرانسه) و اوکراینی ها رابطه و پیوندی وجود داشته باشد. دکتر زرتشت ستوده باستان شناس مقیم لندن در بسیاری از گفتگوهای ویدیویی خود به پیوند سکاها با اقوام  اسکاندیناوی و انگلوساکسون اشاره دارد و ویکی پدیا از رابطه ی سکاها و سیکامبرها (فرانک ها) گزارش می کند. نگارنده نیز در مورد پیوند سکاها و اوکراینی ها در یکی از نوشتارهای خود نکاتی را یادآور شده است:
★ بر پایه کهن‌ترین نوشته ‌ها فرانک ‌ها در آغاز در پانونیا در در نزدیکی رود دانوب می‌ زیستند ولی سپس‌ به سوی کرانه ‌های راین کوچیدند. همچنین دیگر نوشته ‌های کهن به ما می‌گوید که سرزمین نخستین فرانک‌ ها دهانه رود دانوب در کنار دریای سیاه بوده‌ است و اینان در زمان‌ های پیش از تاریخ به سوی رود راین کوچیده ‌اند. در همین هنگام نیز خود را بدین نام که اکنون ما آن‌ها را می‌شناسیم؛ فرانک خوانده ‌اند، فرانک‌ها را پیش از آن سیکامبرها می‌خواندند. این نام و خاستگاه شان نشان دهنده این است که آنان شاخه‌ای از سکاها یا کیمریان بوده‌اند.
★ در عین حال باید دانست که برای  اِسکاندیناوی و آنگلوساکسون‌ تعاریف و گزارشات دیگری نیز وجود دارد: ۱ - شبه جزیره اِسکاندیناوی منطقه‌ای جغرافیایی در شمال اروپا است که شامل قلمروهای اصلی نروژ و سوئد و دانمارک و قسمت شمالی فنلاند است. کلمهٔ اسکاندیناوی از واژهٔ اسکانیا آمده‌است که منطقه‌ای در انتهای جنوبی شبه جزیره است. ۲ - نام آنگلوساکسون‌ها معمولاً برای اشاره به قبایلی از ژرمن‌ها به‌کار می‌رود که از اوایل سدهٔ ۵ میلادی در جنوب و خاور بریتانیای بزرگ نشیمن داشتند. آن‌ها ملت انگلیس را تشکیل دادند و دورهٔ آن‌ها تا زمان تصرف منطقه به‌دست نورمن‌ها یعنی سال ۱۰۶۶ ادامه یافت. آنگلو ساکسون ‌ها از چند قبیله همانند آنگل، ساکسون، واندال‌ها، لمباردها و گوت تشکیل شده‌بودند. این قبایل اکثراً در انگلستان امروزی در بخش پایین دیوار هادریان ساکن شدند. ۳ - ساکسن: قومی است از نژاد ژرمن و این قوم از روزگار رومیان باز در شمال آلمان و در کرانه های دریای شمال یعنی در حدود هانور و هولشتاین کنونی سکونت داشتند و تا حدود دانمارک و هلند نیز پراکنده بودند و به دلیری و جنگاوری و آداب و خوی خشن اشتهار داشتند. سرزمین محل سکونت آنان «ساکس » نامیده می شد که قسمتی از خاک آلمان امروزی است و از مغرب برود رن و کشور هلند و از مشرق به رود الب و از شمال به دریای شمال محدود می شده و به این ترتیب ناحیه ای غیر از ساکس امروزی بوده و هانور و وستفالی کنونی را نیز شامل می شده است . ساکسن ها در قرنهای دوم و سوم میلادی بسوی باختر روی آوردند و به اتفاق قوم آنگل و برخی از اقوام دیگر ژرمنی بمجرای رود رن رسیدند. در قرن پنجم میلادی با فرانک ها و آلمانها در زمره ٔ طوایف مهم ژرمن بشمار می آمدند و به اتفاق آنگل ها چندین بار به انگلستان تاختند و سرانجام بسال ۴۹۹ م . هپتارخیا (حکومتهای هفتگانه ) را بنیاد نهادند و این حکومتها تا استیلای نورمانها (۱۰۶۶ م .) دوام داشت . ساکسن ها و انگل ها در آن سرزمین قوم انگلیس را بوجود آوردند
★ سکونت انسان در اوکراین به سال ها قبل از میلاد مسیح باز می‌گردد، زمانی که در دوران نوسنگی فرهنگ کوکوتنی - تریپلی در منطقه وسیعی گسترش یافت بخش‌هایی از اوکراین امروزی شامل تریپیلیا و تمام منطقه دنیپر و دنیستر را در بر می‌گرفت. در عصر آهن، این سرزمین محل سکونت کیمری ها، سکاها و سرمتی ها (مردمان سارمات‏) بود و بین ۷۰۰ تا ۲۰۰ سال قبل از میلاد نیز بخشی از سرزمین سکاها به حساب می‌آمد.

تهیه و تدوین:
دکتر منوچهر سعادت نوری

*
منابع و مآخذ
سَکاها: تارنمای ویکی‌پدیا/ گفتگوی ویدیویی زرتشت ستوده در مورد پیوند سکاها با اقوام  اسکاند یناوی و انگلوساکسون: تارنمای یوتیوب/ فرانک‌ ها: تارنمای ویکی‌پدیا/ شبه جزیره اِسکاند یناوی: تارنمای ویکی‌پدیا/ آنگلوساکسون‌: تارنمای ویکی‌پدیا/ ساکسون‌:  تارنمای پارسی ویکی/ مردمان سارمات‏: تارنمای ایرانیان درپهنه ی سرزمین نیاکان آریایی/ سکاها و اوکراینی ها: تارنمای گزیده ای از نوشتارها
*
گزیده ای از نوشتارها
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2018/03/blog-post_29.html
بخش های پیشین  مجموعه ی ایرانیان درپهنه ی سرزمین نیاکان آریایی

۱۳۹۷ فروردین ۶, دوشنبه

ده (۱۰) " اشرف" خانم در عرصه ی سیاست و دانش و هنر ایران

در عرصه ی سیاست

اَشرَف المُلوک فَخرالدوله: مشهور به خانم فخرالدوله، از زنان نامدار تاريخ معاصر ايران است. پدر او مظفرالدين ‌شاه  قاجار و مادرش بانو سرورالسلطنه بود. اَشرَف المُلوک در ۱۲٦۱ خورشیدی در تبريز به دنيا آمد و تحصيلات خود را در مكتب خانه ی تبريز به انجام رساند. در سن ١٤ سالگي به عقد محسن‌خان امين ‌الملک پسر ميرزا علي‌خان امين ‌الدوله صدراعظم درآمد و با آموزش هاي او به مسائل سياسي و اجتماعي عصر آشنا شد...  اقتدار زن ­سالاری در خانواده امین­الدوله آشکار بود و با وجودی که رضاشاه برادرزاده فخرالدوله احمدشاه را از سلطنت خلع کرده بود، فخرالدوله روابط نزدیکی با رضاشاه داشت. تا جایی که می­گویند رضاشاه بر این عقیده بوده است که: «قاجاریه یک مرد و یک نیمه مرد داشت، مردش فخرالدوله و نیمه مردش آغامحمدخان قاجار بود».

اَشرَف ‌المُلوک پهلوی (۴ آبان ۱۲۹۸ - ۱۷ دی ۱۳۹۴): فرزند رضاشاه پهلوی و خواهر دوقلوی محمدرضا شاه پهلوی بود. وی دیپلمات، رئیس کمیسیون حقوق بشر سازمان ملل متحد و کمیسیون حقوق زنان سازمان ملل متحد و از فعالان حقوق زنان در ایران بود. وی در بهار سال ۱۳۲۵، نقش مهمی در ترغیب ژوزف استالین به خروج ارتش سرخ از آذربایجان ایران داشت. از اشرف پهلوی هم‌چنین به عنوان یکی از عوامل مؤثر سقوط محمد مصدق در ۲۸ مرداد ۱۳۳۲ نام برده شده ‌است. اشرف پهلوی هم‌چنین نقش مهمی در تأسیس سازمان خدمات اجتماعی و سازمان زنان ایران داشت.... اشرف پهلوی، روز پنجشنبه ۱۷ دی ۱۳۹۴ در سن ۹۶ سالگی در منطقه مونت‌کارلو، شاهزاده‌نشین موناکو درگذشت.

اشرف دهقانی (زاده ی ۱۳۲۸) از اعضای سازمان چریک‌های فدایی خلق بود. وی هم اکنون در برخی از کشورهای اروپا به خصوص انگلستان فعالیت می‌کند.

اشرف ربیعی مشهور به اشرف رجوی (زاده ی ۱۳۲۹ - کشته در ۱۳۶۰) دانش ‌آموخته ی دانشگاه صنعتی شریف و اهل تهران بود. وی در سال ۱۳۵۲ از طریق علی اکبر نبوی نوری با سازمان مجاهدین  خلق ارتباط برقرار و در سال ۱۳۵۲ پس از آزادی از زندان با او ازدواج کرد. اشرف ربیعی شش سال بعد در تیر ماه ۱۳۵۸ با مسعود رجوی ازدواج کرد. او سرانجام در سپیده دم روز ۱۹ بهمن ۱۳۶۰ که طی آن نیروهای کمیته ی انقلاب مرکز اصلی مجاهدین در تهران، محله زعفرانیه را محاصره و تصرف کردند، کشته شد. قرارگاه اشرف یا شهر اشرف از روی نام وی نامگذاری گردید. این قرارگاه تا مدت‌ها پایگاه اصلی نیرو های سازمان مجاهدین خلق در عراق بود.

اشرف بروجردی (زاده ی ۱۳۳۶) عضو هیئت علمی پژوهشگاه علوم انسانی و مطالعات فرهنگی و رئیس سازمان اسناد و کتابخانه ملی ایران است. وی دکترای "فقه سیاسی" از دانشگاه بیروت دارد و به زبان ‌های انگلیسی و عربی مسلط است. وی همسر غلامعلی معتمدی معاون وزیر کار دولت رجایی است که در انفجار دفتر حزب جمهوری اسلامی در هفتم تیرماه سال ۶۰ کشته‌شد. اشرف بروجردی رئیس کمیته بانوان ستاد حسن روحانی در انتخابات سال ۱۳۹۶ بود. او خواهر علاءالدین بروجردی نماینده ی مجلس است.
در عرصه ی دانش
اشرف قندهاری بهادر زاده (زاده ی ۱۳۰۴ در مشهد - درگذشته ۵ اسفند ۱۳۹۵ در تهران): از نخستین بنیانگذاران آسایشگاه خیریه کهریزک، مؤسس گروه بانوان نیکوکار و خانه مادر و کودک بود. وی عمر و دارایی خود را صرف امور خیریه کرد. وی در هشت سالگی به همراه خانواده به تهران مهاجرت کرد و پس از ازدواج در سن ۱۷ سالگی، فعالیت‌های خیرخواهانه اش را که از خانه پدری آغاز کرده بود ادامه داد. اشرف قندهاری بهادرزاده در دوران زندگی خود مسئولیت تدریس بیش از ۵۲ رشته ی هنری و اداره ی کلاس ‌های فرهنگی و مدرسه مددجویان را نیز عهده دار بود
اشرف الملوک اسلامیه: دومین دختر حاج ابوطالب اسلامیه، معلم ورزش و ناظم مدرسه و همسر نخست احمد شاملو بود. احمد شاملو نخستین مجموعه شعرش به نام «آهنگ‌های فراموش شده» را به او تقدیم کرد. هر چهار فرزند احمد شاملو سیاوش، سامان، سیروس و ساقی‌ شاملو حاصل این ازدواج هستند. او همواره در زندگی‌ خود سرزنده و شاداب بود. اما متاسفانه در سال ۱۳۵۶ از پله‌های مدرسه پرت شد و چند روز بعد در بیمارستان جان سپرد.
اشرف سادات حسینی (زاده ی ۸ آبان ۱۳۵۳) سراینده و نویسنده است. تخلص او در شعر " آناهیتا" می باشد. برخی از سروده ها و نوشتار های او را به ترتیب می توان در تارنماهای " آوای آزاد" و "پایگاه مجلات تخصصی نور" یافت.
در عرصه ی هنر

اشرف‌السادات مرتضایی با نام کامل خدیجه اشرف‌السادات مرتضایی و با نام هنری مَرضیه (زاده ی ۱ فروردین ۱۳۰۳ خورشیدی – درگذشته ۲۱ مهر ۱۳۸۹ خورشیدی) خواننده ی  ایرانی بود. وی در سال ۱۳۷۳ از ایران خارج شد و پس از پناهندگی به فرانسه، به سازمان مجاهدین خلق پیوست. وی در سال ۱۳۸۹، در اثر سرطان در پاریس درگذشت.
اشرف کاشانی (زاده ۱۳۰۸ در تهران) بازیگر سینما، تئاتر و تلویزیون و اهل ایران است. وی همسر دوم و سابق جهانگیر فروهر (بازیگر) و مادر قدسی کاشانی (بازیگر) است.

نگارش و تدوین:
دکتر منوچهر سعادت نوری

*
منابع و مآخذ
خانم فخرالدوله پايه‌گذار تاكسيراني تهران: تارنمای گزیده ای از نوشتارها/ اَشرَف‌المُلوک پهلوی:تارنمای ویکی پدیا/ اشرف دهقانی: تارنمای ویکی پدیا/ اشرف ربیعی: تارنمای ویکی پدیا/ اشرف بروجردی: تارنمای ویکی پدیا/ اشرف قندهاری بهادرزاده: تارنمای ویکی پدیا/ تقدیر نایب رییس مجلس از اشرف قندهاری: تارنمای خبرگزاری مهر/ اشرف الملوک اسلامیه: تارنمای فیس بوک/ احمد شاملو و تقدیم نخستین مجموعه شعرش «آهنگ‌های فراموش شده» به اشرف الملوک اسلامیه: تارنمای روزنامه ی کیهان/ اشرف سادات حسینی: تارنمای شعر ناب/ اشرف سادات حسینی: تارنمای آوای آزاد/ اشرف سادات حسینی: تارنمای پایگاه مجلات تخصصی نور/ اشرف‌السادات مرتضایی با نام هنری مَرضیه: تارنمای ویکی پدیا/ اشرف کاشانی: تارنمای ویکی پدیا
*
همچنین نگاه کنید به
مجموعه ی "ده تایی" نام ها در عرصه ی سیاست و دانش و هنر ایران
*
گزیده ای از نوشتارها
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2018/03/blog-post_26.html
بخش های پیشین مجموعه ی یادداشت ها و نوشتارها و نامه ها
=========

۱۳۹۷ فروردین ۴, شنبه

"هیرکانی": نام ساختگی برای جنگل های شمال ایران


★ بنا بر گزارش تارنمای ویکی پدیا: "جنگل‌های هیرکانی (یا جنگل‌های مختلط خزری-هیرکانی) یک زیست‌ منطقه در زیست‌بوم جنگل‌های مختلطِ پهن‌برگِ حاشیهٔ جنوبی دریای خزر به مساحت ۵۵٬۰۰۰ کیلومتر مربع است که در حاشیهٔ جنوبی و جنوب غربی دریای خزر و در دو کشورِ ایران و جمهوری آذربایجان است. این جنگل از منطقه هیرکان جمهوری آذربایجان آغاز و تا استان گلستان در ایران امتداد دارد و در ایران مورد حفاظت مشترک سازمان محیط زیست و سازمان میراث فرهنگی می‌باشد. این جنگل با قدمت ۴۰ میلیون سال یکی از ارزشمندترین جنگل‌های جهان به شمار می‌آید و از آن به عنوان موزه طبیعی یاد می‌شود".
★ تارنمای "مجله ی گردشگری الی گشت" می نویسد: "نام هیرکان نام قدیم گرگان در گویش مازنی بوده است که به جرجان یا ورکان نیز شهرت داشته است. گفته می شود نام ورکان در کتیبه های به جا مانده از دوران هخامنشی  نیز نوشته شده است".
★ نام " هیرکانی" به عنوان "جنگل های شمال ایران" در هیچ یک از منابع قدیم فارسی و از جمله شاهنامه ی فردوسی ذکر نشده است. فردوسی اشارات فراوانی به دشت و منطقه ی مازندران، بیشه، بیشهٔ نارون (واقع در نزدیک شهر آمل در استان مازندران) و غیره کرده است و هیچگاه از " جنگل های هیرکانی" نام نبرده است. بنظر می رسد این نام، ساخته و پرداخته ی برخی از دولت ها و یا گروه های ناآگاه باشد: از نگارنده ی این نوشتار
★ برای جنگل ها در مازندران در بسیاری از نقاط از واژه ی "بیشه" استفاده شده است:
۱ - فردوسی در مورد "بیشهٔ نارون" در استان مازندران چنین سروده است:
به پیش اندرون کاویانی درفش/ به چنگ اندرون تیغهای بنفش
منوچهر با قارن پیلتن/ برون آمد از بیشهٔ نارون
بیامد به پیش سپه برگذشت/ بیاراست لشکر بران پهن ‌دشت...
۲ - جواد مفرد کهلان در نوشتاری زیر عنوان "نظری بر برخی از نامهای جغرافیایی کهن" می نویسد: نام اصلی بابلسر در استان مازندران یعنی مشهد سر (تلفظ نادرست نام مئشه سار) به معنی بیشه زار است. در آذربایجان بیشه را مئشه تلفظ می کنند که یادگاری از عهد زبان پهلوی است.  
۳ - سیاه بیشه، روستایی است از توابع بخش مرزن‌آباد شهرستان چالوس در استان مازندران ایران.
۴ - "شغال بیشه ی مازندران را نگیرد جز سگ مازندرانی" نیز از ضرب المثل های معروف در زبان فارسی است.
★ برخی از جنگل های معروف در منطقه ی گیلان عبارتند از: جنگل های رشت - لاهیجان - رودبار و تالش
آگاهی های بیشتر: استان گلستان تا سال ۱۳۷۶ بخشی از استان مازندران بود، اما در آن سال به صورت استانی مستقل درآمد و شهرستان گرگان به عنوان مرکز آن برگزیده شد. استان گلستان از ۱۰ هزار سال پیش آرامشگاه مردمان گوناگونی بوده است. نام این سرزمین در سنگ نوشته های هخامنشی، از جمله سنگ نوشته داریوش در بیستون، به صورت ورگانه و در نوشته های پهلوی به صورت گورکان آمده است. تاریخ نگاران یونانی از آن با نام هیرکانی یاد کرده اند. پدر داریوش هخامنشی زمانی فرمانروای این منطقه بوده است. اسب سواران گرگانی همواره مورد توجه هخامنشی ها بودند و داریوش برخی از گرگانی های دلاور را در سپاه جاویدان وارد کرد. می گویند شهر باستانی استرآباد را خشایارشاه به یادبود زن یهودی خود، که او را استر (ستاره) نام نهاده بود، ساخت.
★ به نظر می رسد هرگاه به پذیریم که "ورگانه" یا "ورکان" نام قدیم گرگان یا گلستان امروز باشد می توان از آن برای نام جنگل های همان منطقه استفاده کرد و گفت "جنگل های ورکانی" در استان گلستان و به جای "جنگل‌ های هیرکانی" اصطلاح "جنگل های شمال ایران"  و یا "بیشه زار شمال ایران" را به کار برد.
نگارش و تدوین:
دکتر منوچهر سعادت نوری

*
همچنین نگاه کنید به
جنگل های هیرکانی شمال ایران (گزارش جهانشاه جاوید); تارنمای ایرانیان ایرون دات کام
*
منابع و مآخذ
جنگل‌های هیرکانی: تارنمای ویکی پدیا/ آشنایی کامل با جنگل های هیرکانی: تارنمای مجله ی گردشگری الی گشت /  فردوسی و "مازندران": تارنمای گنجور/ فردوسی و "بیشهٔ نارون": تارنمای گنجور/ نظری بر برخی از نامهای جغرافیایی کهن: تارنمای پژواک ایران/ سیاه بیشه: تارنمای ویکی پدیا/
*
گزیده ای از نوشتارها
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2018/03/blog-post_24.html
بخش های پیشین مجموعه ی یادداشت ها و نوشتارها و نامه ها
=========

۱۳۹۷ فروردین ۲, پنجشنبه

ده (۱۰) " گوهر" خانم در عرصه ی سیاست و دانش و هنر ایران

در عرصه ی سیاست
گوهر تابان: که واژه ی دیگر آن اِمِتیس و واژهٔ اوستایی آن هومئیتی می باشد نام دختر دو تن از پادشاهان ایران باستان (هووخشتره و خشایار شاه) بود. هووخشتره (پادشاه ماد) برای استوار سازی اتحاد خود با نَبوپَلَّسَر شاه بابِل دختر خود را به همسری پسر نبوپلسر یعنی بخت ‌النصر دوم درآورد. گوهر تابان از زندگی در جلگه ی میان ‌رودان دلگیر شد و برای کوه‌ های بلند میهنش دلتنگی بسیار کرد. از این رو بُخت‌النصر دوم به عنوان هدیه برای همسرش دستور ساختن باغ ‌های معلق بابل را داد تا بلندای دیوار های آن برای گوهر تابان (اِمِتیس) حکم کوهساران را داشته باشد. از گوهر تابان (اِمِتیس) دختر خشایار شاه (پادشاه هخامنشی) آگاهی های زیادی در دست نیست
گوهر بانو ندیمه ی دختر یزدگرد سوم: بنا به اعتقادات و روایات متعدد، زمان حمله مسلمانان به ایران که با سقوط پادشاه ساسانی وقت (یزدگرد سوم) انجامید، نیک بانو دختر شاه همراه با ندیمه های خود از دست مسلمانان فرار کرد و به سمت اردکان یزد آمد و در میان کوه مخفی و ناپدید شد و این محل به عنوان زیارتگاه زرتشتیان قرار گرفت . یکی از ندیمه های نیک بانو به نام گوهر بانو (مروارید) نیز در چند کیلومتری وی مدفون است که با نام پیر هریشت معروف است.
ملکه گوهرشاد بیگم (۷۸۰ - ۸۶۱ قمری): معروف به گوهرشاد آغا مهدعلیا٬ یکی از اشراف زنان خراسان و از نامداران و سیاستمداران دوره ی تیموریان است. او زنی بسیار نیکوکار، ثروتمند، ادب دوست، هنرپرور، خردمند و باسیاست بود. گوهرشادبیگم همسر سلطان شاهرخ تیموری بود که پس از پدرش امیر تیمور، به مدت ۴۳ سال بر مناطق وسیعی از ایران و افغانستان حکمرانی کرد و توسط او در سال ۱۴۰۵ م پایتخت تیموریان از سمرقند به هرات منتقل شد.
ماهرخ گوهرشناس (۱۲۸۸–۱۳۵۷ قمری): دختر میرزاجعفر تاجر و از زنان مؤثر در روند جنبش مشروطه ی ایران بود. برای اولین بار گروهی از بانوان را برای مخالفت با ورود اجناس خارجی گرد هم آورد و تظاهراتی براه انداخت سپس رهبری جنبش زنان در مخالفت با قرارداد تقسیم ایران (قرارداد ۱۹۰۷ میلادی) را عهده دار بود. دوسال بعد یعنی در سال ۱۳۲۸ قمری رسماً عضو انجمن مخدرات وطن گردید که بیش از ۶۰ نفر عضو رسمی داشت. در سال ۱۳۲۹ قمری علی‌رغم فشارها و مخالفت‌های اطرافیان، مدرسه ی ترقی را در خیابان ظهیرالدوله تأسیس نمود. این اولین مدرسه مختلط در ایران بود که دختران و پسران در یک کلاس درس می‌ خواندند و در آن معلمین مرد و زن تدریس می‌ کردند. بعد از سه سال که از تاَسیس مدرسه ‌گذشت، این مدرسه ۸۶ دانش آموز داشت که حدود یک سوم آن‌ها رایگان تحصیل می‌کردند. این بانوی ترقی خواه درسال ۱۳۱۷ شمسی برابر با ۱۳۵۷ قمری وفات یافت.
گوهر عشقی: مادر "ستار بهشتی'، وبلاگ‌ نویس ایرانی که در آبان ۱۳۹۱ زیر شکنجه ماموران پلیس فتا جان سپرد. او پس از مرگ فرزندش کوشش بسیاری نمود تا قاتل ستار را به محاکمه بکشاند. وی علی‌رغم تهدیدهای نیروهای امنیتی، مرگ پسرش را به موضوعی رسانه‌ای تبدیل نمود و باعث جنجال گسترده‌ای در نظام سیاسی حاکم بر ایران گردید. گوهر عشقی در ۱۷ اسفندماه ۱۳۹۲ در سفارت اتریش در ایران با "کاترین اشتون" مسئول سیاست خارجی اتحادیه اروپا دیدار نمود. در این دیدار کاترین اشتون پس از شنیدن صحبت ‌های گوهر عشقی، خطاب به وی گفت: "من خودم یک مادر هستم و می‌فهمم شما چه می‌کشید".
گوهر الشریعه دستغیب (۱۳۱۴ در شیراز) وی از فعالان سیاسی جناح چپ و اصلاح‌طلب است. وی نماینده تهران در دوره‌ های اول، دوم و سوم ِ مجلس شورای اسلامی بوده‌است. دستغیب در انتخابات مجلس ششم در فهرست جبهه مشارکت، مجمع روحانیون مبارز و چند گروه اصلاح‌طلب دیگر قرار داشت اما موفق به ورود به مجلس نشد. وی در انتخابات مجلس هفتم هم نامزد شده بود که در اعتراض به رد صلاحیت گسترده کاندیداهای اصلاح‌طلب اعلام انصراف کرد. گوهر الشریعه دستغیب از خاندان دستغیب شیرازی و مادرزن مصطفی معین وزیر علوم دولت هاشمی و خاتمی است.
در عرصه ی دانش
گوهر خاتون همسر مولانا: جلال‌الدین محمد مولوی، بنا به روایاتی در هجده سالگی، در شهر لارنده، به فرمان پدرش با "گوهر خاتون"، دختر خواجه شرف الدین سمرقندی ازدواج کرد. با مروری بر زندگی زنان خانواده ی مولانا، همسر و دختر و عروس وی نوع نگاه او نسبت به زنان را در می یابیم: "گوهر خاتون" همسر مولانا و پس از مرگ وی کرا خاتون، ملکه خاتون دختر وی، فاطمه خاتون عروس؛ شرف خاتون نوه اش هر یک بنا به شواهد مورد احترام خاص مولانا بوده اند. کسب دانش در نزد زنان خاندان مولانا سابقه ای طولانی داشت و لقب های زنان خاندان او همگی بر اهمیت و بزرگی جایگاه آنان دلالت دارد. چه بسا که مولانا ابیات زیر را در ستایش "گوهر خاتون" سروده باشد:
آمد بهار خرم آمد نگار ما/ چون صد هزار تنگ شکر در کنار ما
آمد مهی که مجلس جان زو منورست/ تا بشکند ز باده گلگون خمار ما
شاد آمدی بیا و ملوکانه آمدی/ ای سرو گلستان چمن و لاله زار ما
پاینده باش ای مه و پاینده عمر باش/ در بیشه جهان ز برای شکار ما
دریا به جوش از تو که بی‌مثل گوهری/ کهسار در خروش که ای یار غار ما... 
گوهر خاتون مادر بهاءالدین محمد معروف به "سلطان وَلَد" بود. سلطان وَلَد متخلص به ولد (زاده ی حدود ۶۰۵ ش در لارنده - درگذشته ۶۹۱ ش در قونیه) فرزند بزرگ جلال‌الدین محمد مولوی (مولانا) و جانشین و خلیفهٔ او در طریقه مولویه است. مولانا سلطان ولد را بسیار دوست داشت زیرا همین فرزند او بود که راه پدر را در پیش گرفت و بسیاری از آداب خانقاهی طریقت مولویه را گسترش داد.
گوهربانو جمشیدی: در سال ۱۲۸۷خورشیدی از اسفندیار و دولت جمشیدی در کرمان زاده شد و تا دریافت دیپلم در همین شهر زندگی کرد، سپس به تهران رفت و در آموزشگاه عالی مامایی و در بیمارستان زنان زیر نظر استاد دکتر «جهانشاه صالح» کارشناسی مامایی دریافت کرد و در سال ۱۳۲۲خورشیدی آموزش خود را به پایان رساند. او آموزش‌های خود را ادامه داد تا به درجه‌ی کارشناسی رسید. آن‌گاه به کرمان بازگشت و خدمت خود را در بهداری کرمان آغاز نمود. در آغاز ورود به کرمان، هیچ بیمارستانی برای زنان وجود نداشت. آرام‌آرام با تلاش او بیمارستان‌های بسیاری ساخته شد. گوهربانو که به عنوان «خانم جمشیدی» نزد کرمانی‌ها شناخته شده است، نخستین مامای آموزش‌دیده‌ی این شهر بود و پیش از او همه‌ی زایمان‌ها توسط مسن‌های باتجربه و در خانه انجام می‌شد. ولی با آمدن این کارشناس مامایی، دگرگونی بزرگی در زاده‌شدن نوزادان در ۶۰ سال پیش به‌وجود آمد.... مرگ وی بر اثر سکته‌ی قلبی در روز ۲۱ امرداد ۱۳۷۸ خورشیدی روی داد. در آیین خاکسپاری وی، جامعه زرتشتیان کرمان شاهد جمعیت بیش از اندازه در آرامگاه بودند.
در عرصه ی هنر
گوهرشاد دختر میرعماد حسنی سیفی قزوینی: از خوشنویسان و نستعلیق نویسان پرآوازه سده یازدهم قمری است. او آموختن خط را از نوجوانی آغاز کرد و نستعلیق را نزد پدر آموخت و از زبردست ‌ترین زنان خوشنویس شد. او شاعر و اهل طنز نیز بود و پدر او را حرمت بسیار می‌نهاد. گوهرشاد همسر یکی از خوشنویسان صاحب ‌نام آن زمان، به‌نام میرمحمد علی ملقب به خدیو الخطاطین، شد و فرزندان زیادی آورد که همگی در خوشنویسی از ممتازان زمان خود بودند. گفته‌اند که گوهرشاد پس از کشته شدن پدرش سال‌ها سوگوار بود. در سال ۱۰۳۲ ق به زادگاهش قزوین رفت و در کنار برادرش میرابراهیم، مجلس تعلیم خط پدر را در زادگاهش احیا کرد و تا هنگام درگذشتش در ۱۰۳۸ ق در همان‌جا ماند. مقبره ‌ای از او شناسایی نشده‌است.
گوهر خیراندیش (زاده ۱ شهریور ۱۳۳۳، شیراز) بازیگر و مدرس پیشکسوت سینما، تئاتر، تلویزیون و گوینده رادیو است. وی دارای مدرک کارشناسی بازیگری و کارگردانی تئاتر از دانشکده هنرهای زیبا است. جمشید اسماعیل‌خانی همسر وی بود.
یادآوری
در گروه "گوهر" خانم های معروف ایران از این افراد نیز به ترتیب در عرصه های سیاست و دانش و هنر می توان نام برد: گوهر  ُملک (دختر ملکشاه سلجوقی) و گوهر تاج خدادادی (بنیانگذار انجمن حافظ شناسی لنجان) و گوهر قاضی‌یوا (هنرمند و بازیگر)
نگارش و تدوین:
دکتر منوچهر سعادت نوری

*
منابع و مآخذ
اِمِتیس: تارنمای ویکی پدیا/ گوهر بانو: تارنمای امرداد و تارنمای کلوب/ ملکه گوهرشاد بیگم: تارنمای ویکی پدیا/ ماهرخ گوهرشناس: تارنمای ویکی پدیا/ گوهر عشقی: تارنمای ویکی پدیا/ گوهرالشریعه دستغیب: تارنمای ویکی پدیا/ گوهر خاتون همسر مولانا: تارنمای خبرگزاری فارس و تارنمای دانشنامه زن مسلمان/ سلطان وَلَد: تارنمای ویکی پدیا/ گوهربانو جمشیدی: تارنمای یاتاهو/ گوهرشاد دختر میرعماد حسنی سیفی قزوینی: تارنمای ویکی پدیا/ گوهر خیراندیش: تارنمای ویکی پدیا

۱۳۹۷ فروردین ۱, چهارشنبه

هنرمندان ایران و ترانه های مشهورشان: ۳۴ - "منصور" خواننده، آهنگساز و بازیگر فیلم های سینمایی


ماجرای زندگی او
منصور جعفری ممقانی (۶ مرداد ۱۳۵۰) خواننده، آهنگساز و بازیگر ایرانی است. منصور تا ۱۳ سالگی در ایران بود و سپس ایران را برای همیشه تا به امروز ترک می‌کند و به قصد ادامه تحصیل راهی آمریکا می‌شود. او دربارهٔ این سفر چنین می‌گوید «سال ۱۳۶۴ از ایران به صورت قانونی برای ادامه تحصیل خارج شدم ولی با دلتنگی و ناراحتی بسیار زیاد، به دلیل دور شدن از خانواده و دوستانم، ایران را ترک کردم. بعد از مدتی وارد مدرسه‌ای در لوس آنجلس شدم که توانستم دوستان زیادی پیدا کنم و دوری از عزیزانم برایم قابل تحمل تر شد». منصور پس از اتمام دوران تحصیل در دبیرستان به عنوان همخوان روی صحنه و هم چنین در استودیوهای ضبط موسیقی به کار مشغول شد و کم‌کم به کار ضبط موسیقی آشنا گردید. بالاخره موسیقیدانی که قبلاً با او سابقهٔ همکاری داشت وی را به منظور تنظیم آهنگ ‌ها در پروژهٔ شخصی خویش وارد کرد و او را استخدام نمود.  منصور معلم اول موسیقی خود را عبدی یمینی معرفی می‌کند. کسی که در آلبو م اول و تاقبل از عزیمت به ایران با او همکاری داشت.  منصور در اکتبر ۲۰۰۸ طی یک مراسم رسمی با دختری به نام سوگل ازدواج کرد. در این مراسم هنرمندانی همچون معین، اندی، شهرام و لیلا فروهر شرکت داشتند
.فیلم سینمایی او
در سال ۱۹۹۹ منصور در فیلمی به نام آمریکای زیبا به کارگردانی بابک شکریان ایفای نقش کرد. او در این فیلم با هوشنگ توزیع و دیوید فریبرز داوودیان هم بازی شد. این فیلم داستان تعدادی مهاجر ایرانی به آمریکا در سال ۱۹۷۹ است، این ایرانیان هر کدام برای به تحقق بخشیدن آرزو ها یشان در آمریکا تلاش می‌کنند. هوشنگ (منصور) در آرزوی افتتاح یک دیسکو است و می‌خواهد تا از زندان خواربار فروشی عمویش که در آن اشتغال دارد فرار کند. این فیلم در جشنواره‌های فیلم لس آنجلس (۲۰۰۱)، آستین (۲۰۰۱)، برلین (۲۰۰۲)، مراکش (۲۰۰۲) شرکت کرد و نامزد ستاره طلایی جشنواره فیلم مراکش شد. پس از آن در سال ۲۰۰۳ در کشور فرانسه اکران شد و در نهایت در آمریکا و اروپا به نمایش عمومی درآمد.
تارنمای رسمی او
 تارنمای منصور
برخی ازآلبوم های او
منصور اولین آلبوم خود را با سرمایهٔ شخصی حاصل از درآمد فروشگاه موبایل متعلق به خود در سال ۱۳۷۰ آغاز کرد. آلبوم «فرفره‌ های بی باد» در مرداد ۱۳۷۳ توسط "شرکت کلتکس رکوردز" به بازار و علاقه ‌مندان موسیقی عرضه می‌شود. استقبال گسترده از این آلبوم منصور را به ادامه راه تشویق می‌کند. برخی دیگر از آلبوم های او عبارتند از تصویر آخر (۱۳۷۵)، دریچه (۱۳۷۷)، قایق کاغذی (۱۳۷۸)، فقط به خاطر تو (۱۳۷۹)،  زندگی (۱۳۸۰)،  دیوونه (۱۳۸۱)، فراری (۱۳۸۴) و نامحدود (۱۳۹۲).
ترانه ی "مرا ببوس برای اولین بار"
یکی از ترانه های آلبوم "فراری" ترانه ی "مرا ببوس برای اولین بار" است. باید یادآور شد که ترانه ی "مرا ببوس برای آخرین بار" مدت ها پیش در دهه ی ۱۳۳۰ بوسیله ی حسن گل‌نراقی (۱۳۰۰ - ۱۳۷۲) اجرا گردیده بود و یکی از آهنگ ها و ترانه های فراموش نشدنی و ماندگار در موسیقی ایران است. منصور ضمن گفتگو با تارنمای بی بی سی اظهار داشته است:'"مرا ببوس برای اولین بار کار شيرين و قشنگی از آب در اومده... قشنگی اين کار به اين خاطره که به سبک قديم، يک جوان در يک محله ای و در پايين پنجره يک ساختمون وايساده و برای دختری که بهش علاقه داره می خونه".
برخی از اجراهای او
ترانه ی "مرا ببوس برای اولین بار"
https://www.youtube.com/watch?v=ZE0f_S44O7M
ترانه ی آی عشقم
https://www.youtube.com/watch?v=L3y1n6wKgTA
ترانه ی داری داری
https://www.youtube.com/watch?v=3xdJEnFzOGM
ترانه ی ولش کن
https://www.youtube.com/watch?v=6yzGgAycH_o
آهای دیوونه
https://www.youtube.com/watch?v=WH4Uo6KRXu0
ترانه ی باورت بشه
https://www.youtube.com/watch?v=DEkGljyxA_4
ترانه ی مبارکه
https://www.youtube.com/watch?v=U3EqxcFC7fQ
ترانه ی خوشبختی
https://www.youtube.com/watch?v=OTrlx1CZcMc

تهیه و تدوین:
دکتر منوچهر سعادت نوری

*
منابع و مآخذ
منصور (خواننده): تارنمای ویکی پدیا/ ماجرای زندگی او (بیوگرافی منصور): تارنمای یوتیوب/ حسن گل‌نراقی: تارنمای گزیده ای از نوشتارها/ منصورنامه: تارنمای بی بی سی/ برخی از اجراهای او: تارنمای یوتیوب
*
گزیده ای از نوشتارها
http://msnselectedarticles.blogspot.ca/2018/03/blog-post_21.html
بخش های پیشین مجموعه ی " یادی از برخی هنرمندان ایران و ترانه های مشهورشان "
==========

۱۳۹۶ اسفند ۲۷, یکشنبه

جشن نوروز و بستگی آن با برخی از نامداران جهان و چهره‌ های افسانه ای ایران



اشاراتی به نوروز باستانی و جهانی شدن آن: نوروز برابر با اول فروردین ماه، جشن آغاز سال و یکی از کهن‌ترین جشن‌ های به جا مانده از دوران باستان است. خاستگاه نوروز در ایران باستان می باشد و مردم مناطق مختلف فلات ایران نوروز را جشن می‌ گیرند. نوروز در ایران و افغانستان آغاز سال نو محسوب می ‌شود و  در برخی دیگر از کشورها تعطیل رسمی است. بنا به پیشنهاد جمهوری آذربایجان، مجمع عمومی سازمان ملل در نشست ۴ اسفند ۱۳۸۸ (۲۳ فوریه ۲۰۱۰) روز ۲۱ ماه مارس را به‌عنوان روز جهانی عید نوروز، با ریشهٔ ایرانی به‌رسمیت شناخت و آن را در تقویم خود جای داد. در متن به تصویب رسیده در مجمع عمومی سازمان ملل، نوروز، جشنی با ریشه ایرانی که قدمتی بیش از ۳ هزار سال دارد و امروزه بیش از ۳۰۰ میلیون نفر آن را جشن می‌گیرند توصیف شده‌ است. پیش از آن در تاریخ ۸ مهر ۱۳۸۸ خورشیدی، نوروز توسط سازمان علمی و فرهنگی سازمان ملل متحد، به عنوان میراث غیر ملموس جهانی، به ثبت جهانی رسیده‌ بود. در ۷ فروردین ۱۳۸۹ نخستین دورهٔ جشن جهانی نوروز در تهران برگزار شد و این شهر به عنوان «دبیرخانهٔ نوروز» شناخته شد.
در تاریخ ۳۰ مارس ۲۰۰۹ پارلمان فدرال کانادا، اولین روز بهار هر سال را به عنوان نوروز، عید ملی ایرانیان و بسیاری اقوام دیگر نامگذاری کرد. در بسیاری از استان های کانادا مانند بریتیش کلمبیا و انتاریو نوروز به طور رسمی ثبت شده و در تقویم رویدادهای رسمی آنها قرار گرفته است. همچنین در سال ۲۰۱۶ پرونده نوروز به عنوان «بزرگترین پرونده میراث ناملموس بشریت که تا کنون در یونسکو و در اجلاس کمیته بین‌المللی میراث ناملموس در آدیس آبابا، پایتخت اتیوپی، مطرح شد و با توافق تمامی نمایندگان کشورهای صاحب رای به ثبت رسید. برای ثبت جهانی نوروز ۱۲ کشورایران، هند، پاکستان، ازبکستان، قرقیزستان، ترکیه، آذربایجان، تاجیکستان، افغانستان، قزاقستان، عراق و ترکمنستان در پرونده ثبت جهانی نوروز مشارکت داشتند.
در مارس ۲۰۱۸ استان بریتیش کلمبیا واقع در غرب کانادا روز ۲۰ مارس را "روز نوروز" اعلام کرد
نوروز باستانی و ماندگاری آن در سروده های سخنو ران امروز بسیار یاد شده است. از جمله "علیرضا میبدی" در سروده ی شیوای خود اشاره می کند که "نوروز ماندگار است تا یک جوانه باقی ست/ باقی ست جمع جانان تا این یگانه باقی ست".
نقش جمشید در برگزاری جشن نوروز: بعضی گفته اند جمشید که او اول جم نام داشت سیر عالم می کرد چون به آذربایجان رسید، فرمود تخت مرصعی بر جای بلندی رو به جانب مشرق گذارند و خود تاج مرصعی بر سر نهاده بر آن تخت بنشست، همین که آفتاب طلوع کرد و پرتوش بر آن تاج و تخت افتاد شعاعی در غایت روشنی پدید آمد، مردمان از آن شاد شدند و گفتند این روز نو است، و چون به زبان پهلوی شعاع را شید می گویند این لفظ را بر حکم افزودند و او را جمشید خواندند و جشن عظیم کردند و از آن روز این رسم پیدا شد.
منشأ و زمان پیدایش نوروز، به درستی معلوم نیست. برخی از روایت ‌های تاریخی، آغاز نوروز را به بابلیان نسبت می‌دهد. بر طبق این روایت ‌ها، رواج نوروز در ایران به سال ۵۳۸ (قبل از میلاد) یعنی زمان حمله کوروش بزرگ به بابل باز می ‌گردد. همچنین در برخی از روایت‌ ها، از زرتشت به‌عنوان بنیان‌گذار نوروز نام برده شده‌ است. در برخی از متن‌های کهن ایران از جمله شاهنامه فردوسی و تاریخ طبری، جمشید و در برخی دیگر از متن‌ ها، کیومرث به عنوان پایه‌گذار نوروز معرفی شده‌است. مهمترین چهره‌های اسطوره‌ای مانند جمشید، سیاوش و کیخسرو پیوندی نزدیک با نوروز دارند. نوروز روز پیروزی بزرگ جمشید بر دیوان است که نماد پلیدی‌هایی چون سرما، تاریکی، جهالت و خشونت بودند. عروج جمشید و عروج کیخسرو در این روز اتفاق افتاد که تفاسیر گوناگونی را به همراه دارد. در این روز جمشید جهان غیب را در جام جهان ‌نما مشاهده کرد. همان جامی که در آن کیخسرو جای بیژن را مشاهده کرد و رستم را به دنبال او فرستاد.
جمشید در شاهنامه: بنا بر سروده ی حکیم ابوالقاسم فردوسی: چو خورشید تابان میان هوا/ نشسته بر او شاه فرمانروا جهان - انجمن شد بر تخت او/ شگفتی فرو مانده از بخت او -  به جمشید بر گوهر افشاندند/ مران روز را «روز نو» خواندند...  در شاهنامه جمشید فرزند تهمورث و شاهی فرهمند  و پادشاهی جمشید در شاهنامه هفت صد سال است.
اساطیر و نماد های نوروز: افسانه های بسیاری پیدایش جشن نوروز را به دوران جمشید نسبت می دهند. از جمله مناسبت هایی که در افسانه ها برای پیدایش جشن نوروز برمی شمرند، می توان به موارد زیر اشاره کرد: تجدید دین با به پادشاهی رسیدن جمشید، پیروزی جمشید بر اهریمن، درخشش چهره جم زمانی که بر تختی نشست و دیوان به فرمان او تخت را برداشتند و به گردون افراشتند، دیوان جمشید را سوار بر گردونه ای در نخستین روز ماه فروردین به یک روز از دماوند به بابل بردند و مردمان به سبب چیز شگفتی که دیدند، این روز را جشن گرفتند (سبب بر تاب نشستن در نوروز به تقلید به این افسانه معمول گشت)، در نوروز، جم اوزان و مقادیر را تعیین کرد، نیشکر در دوران جم در این روز کشف شد (از این روست که در این روز همه به هم شیرینی هدیه می دهند)، پس از یک دوره خشکسالی، در این روز با بر تخت نشستن جمشید باران بارید (رسم به هم آب پاشیدن که یکی از آیین های نوروزی است با این افسانه بی ارتباط نیست)، و نیز جم دستور کندن جوی ها و آبراهه ها را در این روز داد (که این هم با رسم شستن خود در سپیده دم نوروز و پاک شدن از گناهان باید مرتبط باشد).
جمشید با حضرت سلیمان آمیخته می شود: با درهم آمیختگی که میان شخصیت های افسانه ای به دلایل اجتماعی پیش می آید، در دوران اسلامی، جم با حضرت سلیمان آمیخته می شود و از مجموعه ی این آمیختگی ها افسانه ای درست می شود که بنیانگذاری نوروز را به سلیمان نسبت می دهد.
آگاهی هایی در مورد حضرت سلیمان: حضرت سلیمان از پیامبران و پادشاهان بنی ‌اسرائیل در تورات و قرآن است. سُلَیْمان، نامی است که به عنوان فرمانروایی دانا که بر یک قلمرو پادشاهی در سرزمین فلسطین فرمان می‌راند توصیف شده ‌است. زایش او را ۱۰۰۰  پیش از میلاد گفته ‌اند و فرمانروایی ‌اش بر فلسطین را از ۹۷۰ تا ۹۲۸ پیش از میلاد دانسته ‌اند. نام سلیمان در زبان‌های سامی به معنای « آشتی» است. در متون نام‌برده، سلیمان پسر داوود دانسته ‌شده‌ است.
کیومرث و نوروز: فردوسی راجع به کیومرث اینگونه اظهار می‌دارد که او نخستین کسی بود آیین تاج و تحت را آورد. پیش از او در میان اقوام ایرانی دولتی وجود نداشت. حکومت کیومرث از روز "نوروز" که جهان پر از فرّ و آیین و آب است آغاز می ‌گردد. دشت و دمن پر از سبزه و گیاه، آفتاب گرمابخش و درخشان، در چنین روزی کیومرث تاج شاهی بسر برنهاد: چو آمد به برج حمل آفتاب/ جهان گشت با فر و آیین و آب - بتابید ازآن سان ز برج بره/ که گیتی جوان گشت ازآن یکسره - کیومرث شد بر جهان کدخدای/ نخستین به کوه اندرون ساخت جای - سر بخت و تختش برآمد به کوه/ پلنگینه پوشید خود با گروه
سیاوُش (به معنای دارنده ی اسب سیاه، صاحب اسب شبرنگ): از شخصیت‌های افسانه‌ای و بی‌ گناهِ شاهنامه، مردی جوان و خوش‌ چهره و فرزندِ کیکاووس (یکی از فرمانروایان افسانه‌ای و نامدار کیانی با یکصد و شصت سال سلطنت) است. افراسیاب در اثرِ بدگویی‌های مداومِ اطرافیانش، دستور کشتنِ سیاوش را می‌دهد. پس سیاوش را سر بریدند و بی‌گناه کشتند. فرزندِ سیاوش و فرنگیس پسری است به نام کیخسرو. پس از کیکاووس، کیخسرو به پادشاهی رسید.
پیوند رستاخیز سیاوش و نوروز: در ایران، آیین مرگ و رستاخیز سیاوش با نوروز پیوند خورده است. به این ترتیب که چند روز پیش از عید، به سوگ سیاوش می‌ نشستند و با فرارسیدن نوروز، به جشن و شادی دست می‌زدند. چنانکه گویا سیاوش، زنده شده باشد.
کیخسرو در اساطیر و حماسه ‌های ایرانی: فرزند سیاوش و فرنگیس و نوادهٔ کیکاووس و افراسیاب است. واژه کیخسرو به معنی شاه نیک‌نام است. کیخسرو در شهامت، سرآمد شاهان کیانی است. در شاهنامه و متون پهلوی کیخسرو نمادی از یک شاهنشاه آرمانی است. طبق اسطوره‌ها کیخسرو در توران بعد از کشته شدن سیاوش در خانه پیران ویسه زاده شد.
عروج کیخسرو بر آسمان در نوروز: ابوریحان بیرونی در کتاب التفهیم در مورد نوروز نوشته است "نخستین روز است از فروردین ماه و بدین‌جهت نوروز نام گرفته که آغاز سال نو است و تا پنج روز پس از آن جشن‌ها بر پا می‌کردند و وز ششم فروردین را نوروز بزرگ یا جشن بزرگ یا نوروز ملک گویند زیرا خسروان در آن پنج روز به حقوق اطرافیان و مردم و نیز بزرگان رسیدگی می‌کردند. ایرانیان معتقد بودند در این روز خداوند از آفرینش جهان اسود و مشتری را بیافرید و زردشت با خداوند توفیق مناجات یافت و کیخسرو بر آسمان عروج کرد".
تهیه و تدوین:
دکتر منوچهر سعادت نوری

*
منابع و مآخذ
نوروز برابر با اول فروردین ماه: تارنمای پارسی ویکی/ اشاراتی به نوروز باستانی: تارنمای گزیده ای از نوشتارها/ نوروز در سروده های برخی سخنو ران امروز: تارنمای گلچینی از سروده ها/ نقش جمشید در برگزاری جشن نوروز: تارنمای پارسی ویکی / منشأ و زمان پیدایش نوروز: تارنمای ویکی پدیا و تارنمای گزیده ای از نوشتارها/ جمشید در شاهنامه: تارنمای ویکی پدیا/ اساطیر و نماد های نوروز: تارنمای تبیان/ جمشید با حضرت سلیمان آمیخته می شود: تارنمای تبیان/ مفهوم اسم اعظم (حضرت سلیمان از پیامبران و پادشاهان بنی ‌اسرائیل): تارنمای گزیده ای از نوشتارها/ کیومرث و نوروز: تارنمای ویکی پدیا/ روزی کیومرث تاج شاهی بسر برنهاد: تارنمای گنجور/ سیاوُش: تارنمای ویکی پدیا/ پیوند رستاخیز سیاوش و نوروز: تارنمای ویکی پدیا/ کیخسرو در اساطیر و حماسه ‌های ایرانی: تارنمای ویکی پدیا/ عروج کیخسرو بر آسمان در نوروز: تارنمای چونک/

۱۳۹۶ اسفند ۲۶, شنبه

مجموعه ی "ده تایی" نام ها در عرصه ی سیاست و دانش و هنر ایران



 ده (۱۰) " فریدون " در عرصه ی سیاست و دانش و هنر ایران
ده (۱۰) " منوچهر " در عرصه ی سیاست و دانش و هنر ایران
ده (۱۰) "نصرت الله" در عرصه ی سیاست و دانش و هنر ایران
 ده (۱۰) " ملکی" در عرصه ی سیاست و دانش و هنر ایران
 ده (۱۰) " جهانشاه " در عرصه ی سیاست و دانش و هنر ایران
 ده (۱۰) " احمد " در عرصه ی سیاست و دانش و هنر ایران
ده (۱۰) " حسن " در عرصه ی سیاست و دانش و هنر ایران
ده (۱۰) " هم دوره ی من" در عرصه ی سیاست و دانش و هنر ایران
  ده (۱۰) "صادق" در عرصه ی سیاست و دانش و هنر ایران
ده (۱۰) " گوهر" خانم در عرصه ی سیاست و دانش و هنر ایران
 ده (۱۰) " اشرف" خانم در عرصه ی سیاست و دانش و هنر ایران
ده (۱۰) "سعادت" در عرصه ی سیاست و دانش و هنر ایران
ده (۱۰) " شهریار" در عرصه ی سیاست و دانش و هنر ایران
ده (۱۰) " شیرین" در عرصه ی سیاست و دانش و هنر ایران

نگارش و تدوین:
دکتر منوچهر سعادت نوری

*

۱۳۹۶ اسفند ۲۵, جمعه

ده (۱۰) " صادق" در عرصه ی سیاست و دانش و هنر ایران

در عرصه ی سیاست

صادق صادق (۱۲۴۲ - ۱۳۳۲ خورشیدی): معروف به میرزا صادق خان مستشارالدوله و از دولتمردان و سیاستمداران دوران قاجار و پهلوی بود.  میرزا صادق خان در تبریز متولد شد. پدرش میرزا جواد خان، برادر کوچک میرزا یوسف خان مستشارالدوله مولف کتاب معروف یک کلمه بود. او از کارمندان عالی‌ رتبه وزارت خارجه و مدتی‌ مستشار سفارت ایران در استانبول بود. میرزا جواد، لقب مستشارالدوله را بعد از فوت برادرش دریافت کرد و این لقب در خاندان مزبور موروثی شد و بعد از درگذشت میرزا جواد، لقب او به فرزند ارشد و بزرگ خاندان یعنی‌ صادق صادق اهدا شد که پیش از این لقب صدیق حضرت داشت. میرزا صادق دوره مقدماتی را نزد پدرش به پایان رساند و در همین دوران زبان فرانسه را نیز آموخت. دوره متوسطه را در تبریز به اتمام رساند، سپس به عثمانی رفت و در مدرسه سلطانی استانبول ادامه تحصیل داد. بعد از اخذ مدرک حقوق در کنار پدر به عنوان کارمند سفارت ایران در استانبول به کار پرداخت و با مطبوعات آزادیخواه آنجا همکاری می کرد. وی در سال ۱۲۷۰ شمسی‌ به ایران بازگشت و ریاست دارالانشای وزارت عدلیه و تجارت را به عهده گرفت و مدتی‌ هم مدیر دیوان مظالم عامه در وزارت عدلیه بود. پس از انقلاب مشروطه، در مجلس اول به عنوان نماینده طبقه اعیان تبریز وارد مجلس شد... مستشارالدوله در سال ۱۲۸۹ از نمایندگی‌ کناره گیری کرد و وزیر داخله شد. او از مخالفین قرارداد ۱۹۱۹ بود و به همین دلیل، وثوق‌الدوله به کاشان تبعیدش کرد. در کابینه سردار سپه وزیر معارف و در آذر ماه ۱۳۰۴ به ریاست مجلس موسسان برای تغییر سلطنت انتخاب شد. در سال ۱۳۰۹ شمسی‌ سفیر ایران در آنکارا و در سال ۱۳۲۱ وزیر مشاور قوام بود. با افتتاح مجلس سنا در سال ۱۳۲۸ به عنوان سناتور انتصابی آذربایجان برگزیده شد.. زندگی‌ این مرد سیاست سال ۱۳۳۲ در ۸۸ سالگی به پایان رسید.

سید محمد صادق طباطبایی (۱۲۶۰–۱۳۴۰خورشیدی) مؤسس حزب اعتدالیون و فرزند سید محمد طباطبایی سنگلجی از رهبران جنبش مشروطیت ایران بود. سید محمد صادق از کودکی در سامرای عثمانی بشاگردی پدر و دیگر استادان تحصیل کرد و به لباس ملایی درآمد. در سال ۱۲۷۲ خورشیدی به اتفاق پدر به تهران مراجعت کرد. در سال ۱۲۷۸ که پدرش سید محمد طباطبایی اقدام به تأسیس مدرسه اسلامی نمود وی را به مدیریت مدرسه گماشت. در ایام اوج‌گیری جنبش مشروطیت به مساعدت پدر وارد در مبارزه گردید. پس از استقرار مشروطیت و در مجلس اول روزنامه مجلس را به مدیریت خود و سردبیری ادیب الممالک فراهانی در سوم آذر ۱۲۸۵ منتشر کرد. در دوران استبداد صغیر از ایران تبعید شد و مدتی را در اروپا گذراند. پس از آن از مشهد وکیل مجلس دوم گردید. وی مؤسس و رهبر حزب اجتماعیون اعتدالیون در ادوار مجلس بود. در سال ۱۳۰۳ به سفارت ایران در آنکارا اعزام گردید. در ترکیه لباس ملایی را کنار گذاشت و مکلا شد. در ۱۳۲۲ در مجلس چهاردهم به ریاست مجلس شورای ملی رسید و در ۱۳۲۸ به ریاست مجلس مؤسسان دوم برگزیده شد. در سال ۱۳۳۲ به سناتوری دوره دوم مجلس سنا انتخاب گردید و سرانجام در سوم دیماه ۱۳۴۰ خورشیدی درگذشت و در آرامگاه خانوادگی در عبدالعظیم سر قبر آقا به خاک سپرده شد.

صادق سرمد: سراینده، روزنامه ‌نگار، حقوق‌ دان، سیاست ‌مدار ایرانی و فرزند سید محمدعلی سرمد بود. صادق سرمد، در سال ۱۲۸۶ خورشیدی در تهران متولد شد. تحصیلات خود را در ادبیات و حقوق به پایان رسانید و مدت ‌ها عضو هیئت مدیره ی کانون وکلای دادگستری بود. وی در دوره هیجدهم به نمایندگی مجلس شورای ملی از حوزه ی انتخابیه ی درگز برگزیده شد. صادق سرمد در ۲۸ تیر ۱۳۳۹ خورشیدی بر اثر بیماری سرطان در لندن درگذشت و پس از انتقال پیکرش به ایران در امامزاده عبدالله (شهرری) به خاک سپرده شد. برخی آثار چاپ شده ی او عبارتند از: درای کاروان (۱۳۲۹) - نغمهٔ کمال (۱۳۳۴) - سرو و سرمد (۱۳۴۱) - دیوان صادق سرمد (۱۳۴۷). صادق سرمد سالها مشاور حقوقی دربار محمد رضا شاه و آستان قدس رضوی بود. در شهریور ۱۳۲۰ با دریافت امتیاز روزنامه ی صدای ایران وارد عرصه ی مبارزات سیاسی شد. وی به مدت ۷ سال روزنامه ی صدای ایران را به چاپ رسانید. سرمد از یازده سالگی به سرودن شعر فارسی پرداخت و در انواع شعر به سبک کهن و نو طبع آزمایی کرد  وی در بیشتر انجمن های ادبی تهران شرکت می کرد و ریاست بعضی از آنها از قبیل انجمن ادبی ایران و پاکستان، انجمن ادبی ایران و ترکیه را بر عهده داشت. آگاهی کافی از ادبیات و تاریخ و فرهنگ و هنر ایران داشت و مضامین اشعار او بازگو کننده این موضوع است.

صادق قطب‌زاده (زاده ی ۴ اسفند ۱۳۱۴ - اعدام ۲۴ شهریور ۱۳۶۱): سیاست‌مدار اهل ایران بود که پس از پیروزی انقلاب ۵۷ وزیر امور خارجه و مدیرعامل سازمان رادیو تلویزیون ملی ایران و عضو شورای انقلاب شد. صادق در اصفهان به دنیا آمد پدر وی تاجر الوار بود و تحصیلات مقدماتی را در مدرسهٔ دارالفنون گذراند. در سال ۱۳۳۷ برای ادامه تحصیل در رشته زبان انگلیسی به ایالات متحده رفت.  وی در سال ۱۳۴۸ از دانشگاهی در شهر نلسون کانادا فارغ ‌التحصیل شد و سپس با یک گذرنامه سوریه ‌ای که با کمک سید موسی صدر تهیه کرده بود در پاریس ساکن شد. در پی ورود خمینی به پاریس، قطب‌زاده امکانات اقامت خمینی و همراهانش را در فرانسه فراهم کرد. ابتدا آنان را به خانه ی‌ احمد غضنفرپور برد و سپس باغ نوفل‌لوشاتو را برایشان اجاره کرد. قطب‌زاده در زمان حضور خمینی در فرانسه از جمله مشاوران وی بود و در ۱۲ بهمن ۵۷ با هواپیمای حامل خمینی که بعدها «پرواز انقلاب» نام گرفت به ایران بازگشت. وی در نخستین دوره ی انتخابات ریاست جمهوری در سال ۱۳۵۸ شرکت کرد و با کسب حدود ۰/۲۵ درصد آرا در میان ۷ نفر، آخرین نفر شد و پس از آن با برخی مقامات حکومت درگیر گردید. پس از این شکست، به تدریج حضور قطب‌زاده در ساختار سیاسی ایران کمرنگ شد. وی در ۱۷ فروردین ۱۳۶۱ به اتهام طرح کودتا و تلاش برای قتل خمینی بازداشت و متهم شد که با ریختن مواد منفجره در چاهی در نزدیکی منزل خمینی قصد داشته وی را ترور کند. صادق قطب‌زاده در ۲۴ شهریور ۱۳۶۱ به حکم محمد محمدی ری‌شهری در زندان اوین تهران اعدام شد.
همچنین نگاه کنید به
کتاب "مردی در آینه" به قلم کارول جروم، نامزد صادق قطب زاده

محمد صادق صادقی گیوی معروف به صادق خلخالی (۵ مرداد ۱۳۰۵، خلخال – ۵ آذر ۱۳۸۲، قم): حاکم شرع دادگاه‌ های انقلاب پس از انقلاب ۵۷ بود. خلخالي حکم اعدام مقامات کشوري و لشکري حکومت پهلوي را بدون محاکمه و دادگاهي در کمتر از بيست و چهار ساعت صادر مي کرد خلخالی سه دوره نماینده مردم قم در مجلس شورای اسلامی و نماینده مردم استان تهران در دور دهم مجلس خبرگان رهبری بود. پس از درگذشت خمینی، از صحنه سیاسی کنار گذاشته شد. وی سپس به تدریس در حوزه علمیه قم مشغول شد. خلخالی در روز ۵ آذر سال ۱۳۸۲ بر اثر بیماری قلبی و به دنبال یک انزوای ده ساله در ۷۸ سالگی درگذشت.
Image result for ‫صادق حسینی شیرازی‬‎
سید صادق حسینی شیرازی: از مراجع تقلید شیعه ی حاضر در شهر قم و از جمله مراجع تقلید منتقد نظام جمهوری اسلامی ایران است. سید صادق حسینی شیرازی در ۱۸ دی ۱۳۲۰ در کربلا متولد شد. وی در ۱۰سالگی، طبق سنت خانوادگی، ملبس به لباس روحانیت شد و در کربلا شروع به تحصیل حوزوی کرد و مراحل اول تحصیل را زیرنظر پدرش گذراند و سپس وارد حوزه شد. وی فرزند سید مهدی بن میرزا حبیب‌الله بن سید آقا بزرگ شیرازی و برادر محمد حسینی شیرازی و دایی محمدتقی مدرسی است. سید آقا بزرگ شیرازی برادر میرزای شیرازی (مرجع تقلید شیعه ایرانی و مرجعیت عام شیعیان در سال ۱۲۴۳ و صاحب حکم تحریم تنباکو) بود. سید صادق حسینی شیرازی، ضمن رد نظریهٔ جدایی دین از سیاست، معتقد به پیوند و ارتباط مطلق بین دین و سیاست است. او معتقد است سیاست اسلام اصیل مغایر با سیاست کنونیِ حاکم بر کشورهای اسلامی است. وی در باب موضوع ولایت غیر معصوم در زمان غیبت ضمن قبول آن، حق زمامداری را متعلق به «شورای فقهای مراجع» می‌داند. همچنین او تأکید فراوانی بر احیای روش ‌های سنتی عزاداری همانند قمه‌ زنی دارد، که  باعث انتقادات فراوانی از او شده ‌است. بیش از ۱۸ شبکهٔ ماهواره‌ ای و ۳ شبکهٔ رادیویی، توسط مقلدان سید صادق حسینی شیرازی اداره می‌شوند. این شبکه‌ ها با هدف نشر عقاید اسلام و تشیع تأسیس شده‌ اند.
همچنین نگاه کنید به
صادق حسینی شیرازی و 'شیرازی‌ها' چه می‌خواهند؟
در عرصه ی دانش
Image result for ‫ادیب‌الممالک فراهانی wiki‬‎
★ محمد صادق (میرزا صادق خان) فراهانی (زاده ی ۱۱ مرداد ۱۲۳۹، در گازران از توابع شهرستان فراهان - درگذشتهٔ ۱۲۹۶ خورشیدی در تهران): ملقب به ادیب ‌الممالک فراهانی و امیرالشعرا و متخلص به امیری و پروانه شاعر، ادیب و روزنامه‌نگار دوره مشروطه بود. ادیب الممالک فراهانی را می توان برجسته ترین شاعر ادبیات زمینه ساز مشروطه در ایران دانست. نام او محمد صادق است و زیر برخی اشعار خود را "امیری قائم مقام فراهانی" امضا کرده است. آن گونه که در مقدمه دیوان اشعارش آمده است، کُنیه اش "ابو عیسی " بود. او در کودکی پدرش را از دست داد و چند سالی پس از آن زندگی او در تنگدستی و مشقت بسیار سپری شد. اما از طریق آشنایی با یکی از شاهزادگان قاجار و سرودن شعری در مدح او دارای مشاغل دیوانی و دولتی گردید. در سال ۱۳۱۴ قمری مظفرالدین شاه لقب ادیب الممالک را به او اعطا کرد.

صادق هدایت (زادهٔ ۲۸ بهمن ۱۲۸۱ تهران - درگذشتهٔ ۱۹ فروردین ۱۳۳۰ پاریس) داستان‌ نویس و  مترجمی بود که او را همراهِ محمدعلی جمال‌زاده و بزرگ علوی و صادق چوبک یکی از پدران داستان ‌نویسی نوین ایران می‌دانند. بسیاری از پژوهشگران، رمانِ "بوف کور" او را مشهورترین و درخشان‌ترین اثر ادبیات داستانی معاصر ایران دانسته‌اند. هرچند شهرت عام هدایت در نویسندگی است، امّا آثاری از نویسندگانی بزرگ مانندِ ژان پل سارتر و فرانتس کافکا و آنتون چخوف را نیز ترجمه کرده ‌است. پدرش هدایت قلی‌خان (اعتضاد الملک، فرزند نیرالملک وزیر علوم، در دوره ی ناصرالدین شاه) و نام مادرش زیور الملوک (دختر حسین‌قلی مخبرالدوله) بود. جدّ اعلای صادق، رضاقلی‌خان هدایت از رجال معروف عصر ناصری و صاحب کتاب‌هایی چون مجمع الفصحا و اجمل التواریخ بود. صادق هدایت در سال ۱۲۸۷ تحصیلات ابتدایی را در سن ۶ سالگی در مدرسهٔ علمیهٔ تهران آغاز نمود. در سال ۱۲۹۳ روزنامه دیواری "ندای اموات" را در مدرسه انتشار داد و دوره متوسطه را در دبیرستان دارالفنون آغاز نمود؛ ولی در سال ۱۲۹۵ به خاطر بیماری چشم‌درد مدرسه را ترک کرد و در سال ۱۲۹۶ در مدرسهٔ سن‌لویی که مدرسهٔ فرانسوی‌ها بود، به تحصیل پرداخت. وی در جوانی گیاه‌خوار شد و کتابی در این مورد با عنوان "فواید گیاه‌خواری" نیز نوشت. او تا پایان عمر گیاه‌خوار باقی ماند. صادق هدایت در ۴۹ سالگی در پاریس خودکشی کرد و چند روز بعد در قطعهٔ ۸۵ گورستان پرلاشز به خاک سپرده شد.

صادق چوبک (زاده تیر ۱۲۹۵ بوشهر - درگذشته تیر ۱۳۷۷ برکلی) نویسنده ایرانی بود.صادق چوبک پدرش تاجر بود، اما به دنبال شغل پدر نرفت و به کتاب روی آورد. در بوشهر و شیراز درس خواند و دوره کالج آمریکایی تهران را هم گذراند. در سال ۱۳۱۶ به استخدام وزارت فرهنگ درآمد. اولین مجموعه داستانش را با نام خیمه شب بازی در سال ۱۳۲۴ منتشر کرد. در این اثر و «چرا دریا طوفانی شد» (۱۳۲۸) بیشتر به توصیف مناظر می‌پردازد، ضمن اینکه شخصیت‌های داستان و روابط آن‌ها و روحیات آن‌ها نیز به تصویر کشیده می‌شود. در سال ۱۳۲۸ اثر دیگرش را هم که حاوی سه داستان و یک نمایشنامه بود، تحت عنوان «انتری که لوطی اش مرده بود» به چاپ سپرد. آثار دیگر وی که برایش شهرت فراوان به ارمغان آورد، رمان‌های «تنگسیر» (۱۳۴۲) و «سنگ صبور» (۱۳۴۵) است.
در عرصه ی هنر
Image result for Sadegh Goudarzi
 ★ صادق گودرزی (زاده ۲۹ شهریور ۱۳۶۶ در ملایر): کشتی‌گیر کشتی آزاد ایران است که مدال طلای قهرمانی آسیا ۲۰۰۹ و بازی‌های آسیایی ۲۰۱۰ در دستهٔ ۷۴ کیلوگرم را کسب کرده ‌است. وی همچنین مدال نقره قهرمانی جهان ۲۰۱۰ در مسکو و مدال برنز قهرمانی جهان ۲۰۰۹ در هرنینگ دانمارک را دارد. مدال نقره المپیک ۲۰۱۲ لندن را نیز به کارنامه خود افزوده است. وی در فینال المپیک لندن مغلوب نابغهٔ کشتی جهان جردن باروز شد. گودرزی در سال ۱۳۹۲ به علت مشاهده ی وجود یک زائده کنار نخاع، مجبور شد تا از دنیای کشتی خدا حافظی کند
 یادآوری
در گروه "صادق" های معروف ایران از این افراد نیز می توان نام برد: "صادق طباطبایی" (زاده ۱۳۲۲ در قم، درگذشت ۲ اسفند ۱۳۹۳ در دوسلدورف آلمان) سیاستمدار، "صادق اردشیر لاریجانی" (زادهٔ ۱۳۳۹ در نجف) شناخته‌ شده با عنوان صادق آملی لاریجانی یا صادق لاریجانی رئیس قوه قضاییه ایران، "دکتر صادق زیباکلام مفرد" (زاده ۲۲ خرداد ۱۳۲۷ در تهران) استاد علوم سیاسی،" صادق نوجوکی" (زادهٔ ۲ بهمن ۱۳۲۹ در تهران) موسیقی‌دان، آهنگساز پیشگام و نوآورو "صادق واحدی" با نام هنری صادق (زادهٔ ۷ اردیبهشت ۱۳۶۹ در کرج) خواننده
نگارش و تدوین:
دکتر منوچهر سعادت نوری

*
منابع و مآخذ
صادق صادق: تارنمای ویکی پدیا/ سید محمد صادق طباطبایی: تارنمای ویکی پدیا/ صادق سرمد: تارنمای گزیده ای از نوشتارها/ صادق قطب‌زاده: تارنمای ویکی پدیا/ کتاب "مردی در آینه": تارنمای دست نوشته‌ ها/ صادق خلخالی: تارنمای ویکی پدیا/ سید صادق حسینی شیرازی: تارنمای ویکی پدیا/ صادق حسینی شیرازی و 'شیرازی‌ها' چه می‌خواهند: تارنمای بی بی سی/ یاد نامه ی ادیب‌ الممالک فراهانی: تارنمای گزیده ای از نوشتارها/ ادیب الممالک شاعری از دربار قاجار تا لژ بیداری: تارنمای خبرگزاری تسنیم/  صادق هدایت: تارنمای ویکی پدیا/ صادق چوبک: تارنمای ویکی پدیا/ صادق نوجوکی: تارنمای ویکی پدیا/ صادق گودرزی: تارنمای ویکی پدیا
*
همچنین نگاه کنید به